ممکن است که فکر کنید وقتی پارتنر زبان انگلیسی ندارید که با هم مکالمه انگلیسی تمرین کنید، یادگیری زبان انگلیسی بسیار سخت باشد. اما ما به شما ۵ تکنیک یادگیری زبان انگلیسی یاد می دهیم که کاملا به تنهایی میتوانید مکالمه انگلیسی خود را به طرز چشمگیری تقویت نمایید.
استراتژی اول: تکرار فعالانه
تکرار فعالانه جزء اولین استراتژیهایی است که انسان به کمک آن مکالمه را در دوران کودکی یاد میگیرد.
به سناریوی زیر دقت کنید:
مادر: بگو بابا. کودک: بغ بو! مادر: آفرین! دوباره بگو بـــــابا. کودک: بع بع! مادر: بع بع نه! بــــــا … بـــــا. کودک: بـــع بـــا!
این سناریویی است که برای هزاران سال کودکان را به حرف آورده است. بنابراین طبیعی است که روی شما که میخواهید زبان جدیدی را یاد بگیرید، نیز جواب میدهد.
فعالانه یعنی چه؟
فعالانه یعنی سعی کنید که همهچیز شما مانند گوینده باشد. یعنی نهتنها تلفظ و سرعتتان شبیه وی باشد، بلکه احساسات و انرژی گوینده را نیز منتقل نمایید.همینطور که استراتژی تکرار فعالانه را انجام میدهید، متوجه میشوید که رفتهرفته میتوانید گفتههای گوینده را با سرعت عمل بیشتری تکرار نمایید. و درنهایت به قدری سرعت عملتان بالا میرود که دیگر حتی میتوانید با گوینده همخوانی داشته باشید. به این تکنیک، تکنیک سایه میگویند.
استراتژی دوم: تکنیک سایه
بگذارید ابتدا بهصورت ساده، اهمیت تکنیک سایه را توضیح بدهم. اگر بخواهید خوانندهی خوبی بشوید چه میکنید؟ یکی از تمرینهای مهم خوانندگی این است که با ترانههای دیگر خوانندهها همخوانی داشته باشید و بتوانید دقیقاً عین آنها بخوانید. زبان انگلیسی و دیگر زبانها نیز مثل موسیقی، دارای آهنگ و ملودی خاص خود است. بنابراین، همانطور که برای یادگیری یک ترانه، با خوانندهی آن میخوانیم، برای یادگیری مکالمه زبان انگلیسی نیز بایستی همخوانی (تکنیک سایه یا shadowing) داشته باشیم. تکنیک سایه به چند روش قابل پیادهسازی است.
تکنیک سایه به کمک متن
وقتی متنی که در حال خوانده شدن است را جلوی خودتان داشته باشید، مانند حامی شما عمل میکند. بنابراین پیادهسازی تکنیک سایه به کمک متن انگلیسی برای دفعات اول راحتتر و بهتر است.
اغلب اوقات این اتفاق برای شما میافتد که مثلاً در حال گوش دادن به مطلبی به زبان انگلیسی باشید اما به جای اینکه بر روی زبان انگلیسی متمرکز باشید، به چیز دیگری فکر میکنید. مثلاً به این فکر میکنید که شام چه بخورید، یا با دوستانتان فردا چهکار کنید، یا ممکن است به مشکلات کاری خود فکر کنید. این آن چیزی نیست که شما میخواهید انجام دهید؛ بلکه شما دوست دارید که تمرکزتان بر روی یادگیری زبان انگلیسی باشد. به کمک این استراتژی، درآنواحد هم میخوانید، هم میشنوید و هر آنچه که گوینده میگوید را بهطور همزمان به زبان میآورید. این کار تمرکز بالایی میطلبد. بنابراین باعث میشود که ذهن شما به حاشیه نرود و به چیزهای دیگر فکر نکند.
تکنیک سایه بدون کمک متن
وقتیکه در حال همخوانی یک ترانه با خوانندهی آن هستیم، بعد از چند بار همخوانی، متن ترانه کاملاً در ذهن ما جای میگیرد و دیگر نیازی به خواندن ترانه از روی متن نداریم.
در این تکنیک نیز دقیقاً همین اتفاق میافتد. پس از مدتی، متن مطلبی که در حال گوش کردن آن هستید را خودبهخود حفظ میکنید. حال برای اینکه تکنیک سایه، کمی چالشیتر بشود، برای پیادهسازی آن دیگر از متن انگلیسی کمک نگیرید. این کار مقداری سختتر از مرحلهی قبلی است؛ اما احتمال اینکه ذهنتان به چیزهای دیگر منحرف شود کمی بیشتر از مرحلهی قبلی میشود. بنابراین بایستی دقت بیشتری به این موضوع بکنید.تکنیک سایه به همراه زبان بدن
یکی از اهداف شما از زبان انگلیسی این است که به زبان انگلیسی مسلط شوید و با اعتمادبهنفس بالایی به زبان انگلیسی صحبت کنید. برای اینکه اعتمادبهنفس بالایی داشته باشید، بایستی یک حالت بدنی حاکی از خودباوری به بدن خودتان بدهید. این بدان معنی است که سرتان بالا باشد. سینه به سمت جلو و ستبر باشد و شانهها کمی عقبتر باشند. اگر قیافهای حاکی از ترس و کمرویی بگیرید، این ژست بدنی در مکالمهی شما نیز تأثیر میگذارد و صحبت کردنتان، آنطور که میخواهید با اعتمادبهنفس نمیشود.
درواقع، همانطور که میدانید رابطهی مستحکمی بین حالتهای بدنی، ذهن و احساسات وجود دارد. بنابراین اگر وانمود کنید که اعتمادبهنفس بالایی دارید و زبان بدن خود را به حالتی که حاکی از اعتمادبهنفس بالا است تغییر دهید، این موضوع به بالا رفتن انگیزهی شما کمک میکند و مکالمهی بهتری خواهید داشت. بنابراین نیاز است که همیشه تمرین کنید که در هنگام مکالمه، از زبان بدنی مناسبی برخوردار باشید. یکی از زمانهایی که میتوانید این تمرین را به نحو احسن انجام دهید، در هنگام پیادهسازی تکنیک سایه است. بنابراین تکنیک سایه را با یک حالت بدنی خودباورانه تمرین کنید: شانههای خودتان را بازتر کنید؛ دستهای خود را بیرون بیاندازید؛ چانهی خود را بالا ببرید و سینهی خود را ستبر کنید.
استراتژی سوم: روخوانی
استراتژی سوم، روخوانی از روی متن انگلیسی است. این تمرین کاملاً بدون فایل صوتی انجام میشود. قبل از اینکه متنی را روخوانی کنید، بسیار مهم است که به مطلب صوتی به اندازهی کافی گوش داده و تکنیک سایه را پیادهسازی کرده باشید. بنابراین با فرض اینکه مراحل قبلی را روی مطلب صوتی انجام دادهاید، در این مرحله ریتم داستان کاملاً دستتان است و میدانید چگونه آن را بخوانید، تلفظ کنید و مطالب آن را منتقل نمایید. بنابراین تنها کاری که لازم است انجام دهید این است که متن مطلب صوتی را داشته باشید و از روی آن به همان صورتی که در مراحل قبلی یاد گرفتهاید، بخوانید.
استراتژی چهارم: سخنرانی
استراتژی چهارم تا حد زیادی مشابه استراتژی سوم است. پس از آنکه بهاندازهی کافی روخوانی کردید، رفتهرفته برای خواندن متن انگلیسی، میتوانید کمک کمتری از آن بگیرید. یعنی بیشتر از حفظ صحبت کنید (یا به عبارتی سخنرانی کنید). در این مرحله نیز متن انگلیسی مطلب صوتی در دسترستان است اما تنها از آن برای یادآوری مطالب استفاده میکنید. نه اینکه از روی آن بخوانید. دقیقا مثل یک سخنران که متن سخنرانیاش در دستش است اما بیشتر آن را از حفظ میخواند و تنها برای یادآوری مطالب کلیدی به متن سخنرانی نگاه میکند. البته از خودتان چیزی به داستان اضافه نکنید بلکه تنها هر آنچه در مراحل قبلی تمرین کردید را به زبان بیاورید.
استراتژی پنجم: بازگویی داستان
وقتی تمامی مراحل و تمرینات قبلی را انجام دادید، کاملاً برای مرحلهی نهایی آماده هستید. این مرحله که بسیار چالشبرانگیز است، بازگویی داستان نام دارد. یعنی مطلب صوتی را به زبان خود و با لغاتی که خودتان دوست دارید، بازگویی کنید. البته این کار را بدون گرفتن هیچ کمکی از متن و فایل صوتی انجام دهید. در این مرحله نیز میتوانید اهمیت زیادی برای زبان بدن خود قائل شوید و با حالتی حاکی از اعتمادبهنفس بالا، به بازگویی داستان بپردازید. لازم نیست که مطالب را حفظ کنید. با فرض اینکه تمرینات قبلی را انجام دادهاید، الآن بایستی دید مناسبی نسبت به داستان داشته باشید. بنابراین میتوانید داستان را به زبان خودتان و هر جور که راحت هستید بازگویی کنید.